اخبار

بیانات مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران

 

بیانات مقام معظم رهبری در نماز جمعه تهران

۱۳۹۸/۱۰/۲۷


 


 

این دو هفته‌ای که بر ما گذشت دو هفته‌ی پرماجرا و استثنائی بود. یوم‌الله یعنی چه؟ یعنی آن روزی که دست قدرت خدا را انسان در حوادث مشاهده میکند، آن روزی که ده‌ها میلیون در ایران و صدها هزار در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خون فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان را شکل دادند این یکی از ایام‌الله است. آن روزی هم که موشکهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پایگاه آمریکایی را در هم کوبید آن روز هم یکی از ایام‌الله است.

 

خود این شهادت هم یکی از آیات قدرت الهی است. رسوایی دولت بی‌آبروی آمریکا را رقم زد. اینها کسی را که سرشناس‌ترین و قوی‌ترین فرمانده مبارزه با تروریسم بود، شهید سلیمانی به معنای واقعی کلمه قوی‌ترین فرمانده مبارزه با تروریست در این منطقه است، به همین عنوان هم شناخته شده است، کدام فرمانده دیگر قدرت داشت، میتوانست کارهایی را که او انجام داد انجام بدهد؟/در میدان روبه‌روی جنگ با او مواجه نشدند. او را دزدانه و بزدلانه به صورت ترور، دولت آمریکا او را ترور کرد،

 

ملت ایران نشان داد که از خط مجاهدت شجاعانه دفاع میکند، طرفدار مقاومت است و طرفدار تسلیم نیست. ملت طرفدار ایستادگی در برابر زورگویی دشمنان است/ آن چند صد نفری که به عکس سردار شهید و باافتخار ما اهانت میکنند، آنها مردم ایران‌اند؟ یا این جمعیت میلیونی عظیمی که به خیابان‌ها آمدند؟ البته سخنگویان دولت شریر آمریکا مدام تکرار میکنند که ما در کنار مردم هستیم. دروغ میگویید. اگر در کنار مردم ایران هم باشید برای این است که تیر زهرآلود خود را به سینه‌ی مردم فرو کنید.

 

ملت، باطن خود یعنی استقامت در مقابل شیاطین را در این حضور نشان داد و تنها راه ادامه‌ی این مسیر عزت‌آفرین، قوی‌تر شدن ایران در همه‌ی زمینه‌ها است.

 

صبّار یعنی مردمی که یکپارچه اهل صبر و استقامت هستند و با اندک چیزی از میدان خارج نمیشوند و شکور یعنی کسانی که با شناسایی نعمتها و دیدن ابعاد آشکار و پنهان آن، قدرشناس هستند و در قبال نعمت خدادادی، احساس مسئولیت میکنند.

 

این آیات در آن شرایط سخت به مسلمانان بشارت میداد که خداوند، ایام‌الله را نصیب شما خواهد کرد و با اعمال شاکرانه‌ی شما، پیروزی‌های بیشتری در انتظارتان خواهد بود.یوم‌الله یعنی روز مشاهده‌ی دست قدرت خداوند در حوادث. بنابراین آن هنگامی که ده‌ها میلیون در ایران و صدها هزار نفر در عراق و بعضی کشورهای دیگر به پاس خون فرمانده سپاه قدس به خیابانها آمدند و بزرگ‌ترین بدرقه‌ی جهان را شکل دادند، مصداق ایام‌الله است، چرا که این عظمت هیچ عاملی جز دست قدرت خدا ندارد.

 

اینکه ملتی با چنین قدرت و توان روحی به یک قدرت متکبر و زورگوی عالم سیلی بزند، نشان‌دهنده‌ی دست قدرت الهی است؛ پس این روز بزرگ نیز جزو ایام‌الله است.جامعه‌ی ایرانی جامعه‌ای صبّار و شکور است که در طول سالهای متمادی با استقامتی مثال‌زدنی همواره شکرگزار الطاف الهی بوده است.

 

این تشییع عظیم و این حرکت الهیِ ملت، نشان‌دهنده‌ی باطن و معنویات تحسین‌برانگیز مردم و نشانه‌ی این واقعیت است که اراده‌ی الهی بر پیروزی ملت ایران تعلق گرفته است.

 

در این حادثه، امپراتوری خبری صهیونیسم و مسئولان تروریست رژیم آمریکا همه‌ی تلاششان را کردند که سردار عزیز و بزرگ ما را به تروریسم متهم کنند اما خداوند متعال چنان صحنه را تغییر داد که نه‌تنها در ایران بلکه در کشورهای مختلف به روح آن بزرگوار درود فرستادند و پرچم آمریکا و صهیونیست‌ها را آتش زدند.

 

علاوه بر تشییع آن مجاهدان، اصل شهادت آنان نیز از آیات قدرت الهی است، چرا که ترور سردار سلیمانی یعنی سرشناس‌ترین و قوی‌ترین فرمانده مبارزه با تروریسم در کل منطقه، موجب رسوایی دولت بی‌آبرویِ آمریکا شد.

 

در ترور این شهید شجاع، آمریکایی‌ها در میدان جنگ با او روبه‌رو نشدند بلکه دزدانه و بزدلانه این جنایت را مرتکب شدند که این موجب روسیاهی بیشتر آنها شد.

 

البته آمریکایی‌ها در عراق و افغانستان جنایات و کشتار زیادی کرده‌اند اما این بار رئیس‌جمهور آمریکا به زبان خودش اعتراف کرد «ما تروریست هستیم»، که رسوایی‌ای بالاتر از این وجود ندارد. این واکنش قوی، یک ضربه‌ی مؤثر نظامی بود اما مهم‌تر از این ضربه‌ی نظامی، ضربه‌ی حیثیتی بود که به هیبت ابرقدرتی آمریکا وارد شد.

 

این ضربه‌ی مستحکم حیثیتی با هیچ چیزی جبران نمیشود و افزایش تحریمها که این روزها آمریکایی‌ها از آن حرف میزنند، آبروی از دست رفته‌ی آنها را بر نمیگرداند.

 

هر جا و در هر کاری اخلاص باشد، خداوند به آن کار برکت و رشد و نمُو میدهد، برکاتش را به همه میرساند و ماندگار میکند.

 

سپاه قدس یک نهاد انسانی و دارای انگیزه‌های بزرگ و نجات‌بخش است و با این نگاه است که تعظیم و تکریم مردم در تشییع باشکوه فرمانده سپاه قدس، معنای حقیقی می‌یابد.

 

البته همه‌ی نیروهای مسلح، سپاه، ارتش و بسیج زیربنای فکری متکی بر اهداف الهی دارند؛ ضمن اینکه سپاه قدس در جایگاه رزمندگان بدون مرز، هر جا نیاز باشد برای کمک به ملتهای منطقه و حفظ کرامت مستضعفان حضور می‌یابد و با همه‌ی وجود و توان، خود را بلاگردان مقدسات و حریمهای مقدس میکند.

 

بخش مهمی از امنیت ایران محصول تلاش جوانان مؤمنی است که تحت فرماندهی حاج قاسم عزیز سالها به جهاد و فداکاری مشغول بودند.این جوانانِ جان بر کف و شجاع البته به کمک فلسطین و دیگر مناطق نیز میروند اما در واقع برای میهن عزیز ایرانیان، امنیت ایجاد میکنند.جوانان جان بر کف ما در کمک به عراق و سوریه، در واقع این توطئه را خنثی کردند.

 

کسانی که یک روز شعار «نه غزه نه لبنان» سر دادند، این افراد هرگز جانشان را فدای ایران نکرده‌اند و حتی از راحتی و منافع خود در راه حفظ امنیت کشور نگذشتند بلکه این سردار سلیمانی و یارانش بودند که جانشان را کف دست گرفتند و به میدان دفاع از ایران شتافتند.

 

ده‌ها میلیون ایرانی، باطن و معنویات خود را در این حادثه‌ی عظیم نشان دادند و ثابت کردند ملت از هر حزب، جناح و مجموعه و از هر قوم و منطقه‌ی جغرافیایی، با وحدتی مثال‌زدنی، طرف‌دار «انقلاب، حاکمیت اسلامی، ایستادگی در مقابل ظلم و نه گفتن به همه‌ی مطامع دولتهای استکباری» هستند.

 

ملت ایران بار دیگر در ابعادی بی‌نظیر نشان داد شجاعانه از خط مجاهدت دفاع میکند، اهل تسلیم نیست و به نمادهای مقاومت عشق می‌ورزد و کسانی که سعی میکنند تصویر دیگری از این ملت در داخل و خارج تبلیغ و ترسیم کنند، با صدق و صفا با ملت رفتار نمیکنند.

 

آیا آن تعدادی که به عکس سردار مهربان و پر افتخار ملت اهانت کردند مردم ایرانند، اما این جمعیت بی‌شمار و عظیم که در خیابانها به تعظیم و ارادت حاج قاسم پرداختند مردم ایران نیستند؟

 

 آمریکایی‌ها هرگز کنار ملت ایران نبوده‌اند و بصراحت دروغ میگویند اما اگر باشند هم، برای فرو کردن خنجر زهرآلود خود به سینه‌ی ملت است؛ البته تا به حال نتوانسته‌اند و بعد از این هم هیچ غلطی نمیتوانند بکنند.

 

این فریاد انتقام که در سراسر ایران به گوش میرسد، در واقع سوخت حقیقی موشکهایی بود که پایگاه آمریکا را زیر و رو کرد.هیچ مسئله‌ای نباید آن روزهای به‌یادماندنی را تحت‌الشعاع قرار دهد.

 

این حادثه‌ی بسیار تلخ ]حادثه‌ی سقوط هواپیما[، دل ما را به معنای حقیقی کلمه سوزاند و به درد آورد اما عده‌ای به تبع رسانه‌های آمریکایی و انگلیسی سعی میکنند این حادثه‌ی غم‌بار را زمینه‌ساز فراموشی آن تشییع پر شکوه و آن پاسخ کوبنده‌ی سپاه قرار دهند، البته عده‌ای جوان و احساساتی هستند اما کسان دیگری هم هستند که حاضر نیستند منافع ملی را درک کنند و پای آن بِایستند.

 

به همان اندازه‌ای که ما و ملت از این حادثه غم و غصه خوردیم، دشمنان شاد شدند چرا که مستمسکی به دست آوردند تا سپاه، نیروهای مسلح و نظام را زیر سؤال ببرند اما این مکر آنها در مقابل دست قدرت خدا تأثیری ندارد و یوم‌الله تشییع و یوم‌اللهِ در هم کوبیده شدن پایگاه آمریکایی‌ها از یاد نمیرود و به فضل الهی روزبه‌روز زنده‌تر میشود.

 

از صاحبان عزا و پدران و مادرانی که با قلبهای پر درد در مقابل وسوسه و توطئه‌ی دشمنان ایستادند و برخلاف میل آنها حرف زدند، تشکر و در مقابل آنها تعظیم و تکریم میکنیم. پیشگیری مهم‌تر از پیگیری است تا حوادث مشابه رخ ندهد.

 

البته مسئولان کشور جواب محکمی به آنها دادند و ملت هم به یاد دارد که این سه کشور چگونه در هشت سال جنگ تحمیلی در خدمت صدام و جنایتهای او بودند.

 

از اول هم بنده گفتم که اعتمادی به حرفهای اروپایی‌ها بعد از برجام نداریم و آنها کاری نمیکنند و در خدمت آمریکا هستند، الان هم معلوم شد که اینها به معنای حقیقی کلمه حقیر و پادوی آمریکا هستند و در خیال به زانو درآوردن ملت ایران به سر میبرند که البته ارباب و بزرگ‌ترِ آنها یعنی آمریکا هم قادر به این کار نشد، چه برسد به اینها!

 

آن جنتلمن‌هایی که پشت میز مذاکره هستند، در حقیقت تروریست‌های فرودگاه بغداد هستند که لباس عوض کرده‌اند.ما از مذاکره البته به جز با آمریکایی‌ها اِبائی نداریم اما از موضع قدرت و قوت.

 

این ملت عزیز و این کشور عزیز به فضل الهی قوی‌تر نیز میشوند، نه‌تنها در بُعد نظامی بلکه در ابعاد اقتصادی و جهش علمی و فناوری که پشتوانه‌ی تحقق این هدف، حضور و صبر و استقامت ملت در صحنه و تلاش و کوشش بی‌وقفه‌ی مسئولان و مردم است.

 

به فضل الهی، این ملت و کشور در آینده‌ای نه‌چندان دور به نقطه‌ای میرسد که دشمنان حتی جرئت تهدید او را هم پیدا نکنند.

 

در زمینه‌ی انتخابات ان‌شاءالله نکاتی هست که بعداً بیان خواهم کرد اما نکته‌ی مهم این است که انتخابات از مهم‌ترین عوامل اقتدار کشور است و کشور را بیمه و دشمن را مأیوس خواهد کرد.باید همه مراقب باشیم که مبادا دشمن این خواسته را محقق و انتخابات را کم‌رنگ و بی‌رونق کند.

 

سردار شهید سلیمانی با حضور شجاعانه در صفوف مقدم و خطرناک، یکی از مؤثرترین عوامل در شکست عناصر تروریستی مانند داعش و امثال آن در سوریه و عراق بود اما آمریکایی‌ها بدون اینکه جرئت کنند با او در نبرد روبه‌رو شوند، بزدلانه به او که به دعوت دولت عراق در فرودگاه عراق بود حمله کردند و خون مطهر او و همراهانش را بر زمین ریختند تا برای چندمین بار خون فرزندان ایران و عراق در راه خدا بر زمین ریخته و با یکدیگر مخلوط شود.

 

تنبیه اصلی آنها اخراج از منطقه است.دشمنان، تلاشهای فراوانی کردند با خرج کردن پولهای فراوان، به کار گرفتن انسانهای بی‌مسئولیت و تبلیغات شیطنت‌آمیز، دو ملت ایران و عراق را به هم بدبین کنند اما این شهادت بزرگ همه‌ی تلاشهای شیطانی و وسوسه‌های اهریمنی آنها را باطل کرد.

 

آنها هرگاه به‌واسطه‌ی نهضتهای مردمی ناچار به خروج از کشوری شدند، تا حد توان دست از توطئه و نفوذ اطلاعاتی و سلطه‌ی سیاسی و اقتصادی برنداشتند و غده‌ی بدخیم رژیم صهیونیستی را به‌عنوان تهدیدی دائم برای کشورهای غرب آسیا در قلب این منطقه جاسازی کردند.

 

رسانه‌های دشمن، ایران را به جنگهای نیابتی متهم میکنند، درحالی‌که این دروغی بزرگ است و ملتهای منطقه بیدار شده‌اند.سرنوشت روشن منطقه، نجات از سلطه‌ی استکباری آمریکا و رهایی فلسطین از حاکمیت بیگانگان صهیونیست است که با همت ملتها باید زمان رسیدن به این هدف نزدیک‌تر شود.

 

«وحدت علمای دین برای کشف راه‌حل‌های اسلامی در سبک زندگی نوین اسلامی»، «همکاری دانشگاه‌های اسلامی برای ارتقای علم و فناوری و ساخت زیربناهای تمدن جدید»، «هماهنگی رسانه‌های اسلامی برای اصلاح ریشه‌ای فرهنگ عمومی»، «ارتباط نیروهای مسلح اسلامی برای دور کردن جنگ و تجاوز از منطقه»، «ارتباط بازارهای اسلامی برای خارج کردن اقتصاد این کشورها از سلطه‌ی کمپانی‌های غارتگر»، «رفت‌وآمد و سفرهای مردم برای افزایش هم‌زبانی، همدلی، وحدت و دوستی» به‌عنوان راهکارهای افزایش وحدت و دور شدن از تفرقه می باشد.

 

آمریکا، «فلسطین را بی‌دفاع در برابر صهیونیست‌های جنایت‌کار»، «سوریه و لبنان را در تصرف دولتهای وابسته و مزدور خود»، «عراق و ثروت نفتی آن را کاملاً متعلق به خود» میخواهد و برای این هدف شوم، به بزرگ‌ترین ظلمها و شرارتها مانند آزمون سخت چندساله‌‌ی سوریه، فتنه‌های پی‌درپی در لبنان و تحریکات و خرابکاری مستمر در عراق دست زده‌اند.

 

آنها برای تأمین هدف پلید خود در عراق به دنبال ایجاد فتنه، جنگ داخلی و سرانجام تجزیه‌ی عراق و حذف نیروهای مؤمن، مبارز، مجاهد و میهن‌دوست هستند.آنها که خود را حامی دموکراسی وانمود میکردند، تعارف را کنار گذاشته و میگویند ما برای ماندن در عراق آمده‌ایم و بیرون نمیرویم.

 

دنیای اسلام باید صفحه‌ی جدیدی بگشاید و وجدانهای بیدار و دلهای مؤمن، اعتمادبه‌نفس را در ملتها بیدار کنند و همه بدانند که تنها راه نجات ملتها، تدبیر و استقامت و نترسیدن از دشمن است.

 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر