هفته دفاع مقدس نمودار مجموعه ای از برجسته ترین افتخارات ملت ایران در دفاع از مرزهای میهن اسلامی و جانفشانی دلاورانه در پای پرچم برافراشته اسلام و قرآن است.
دلاورمردان پاک سرشتی که با آگاهی و درک والای خود موقعیت حساس کشور را تشخیص دادند و وظیفهی بزرگ جهاد در راه خدا را مشتاقانه پذیرا شدند و با جانفشانی دلاورانه در پای پرچم برافراشته اسلام و قرآن تا پای جان ایستادند!
هر ملتی که چنین دلاوران آگاه و شجاعی را در دامان خود پرورده باشد حق دارد به آنان ببالد و آنان را الگوی تربیت جوانان خود در همه دورانها بداند!
هشت سال دفاع جانانه این دلاورمردان در برابر تجاوزات وحشیانه دشمن، منشأ غرور ملی پایان ناپذیری برای مردم سلحشور ایران گردید و باعث شد که توطئه مشترک شرق و غرب برای به زانو درآوردن ملت بزرگ ایران به فرصتی برای اثبات توانمندیهای اسلام و انقلاب و کشور تبدیل شود.
رشادتهای جوانان برومند، انقلاب و نظام را بیمه کرد و نشان داد که با داشتن پشتوانه مردمی و در پرتو حاکمیت اسلام و وحدت نیروها میتوان هر دشمن خیره سری را ناکام ساخت.
این روزها هنگامی که یادی از دفاع مقدس میشود، دنیایی از شرف و حماسه ملتی نجیب و آزاده در اذهان تداعی میشود که عطر معنویت و صفای خاصی به ما ارزانی میدارد. ملتی که با پرورش رزمندگانی حماسهآفرین مفهوم روشن «تعبد در برابر ولایت» را به نمایش گذاشتند و با انگیزه «ادای تکلیف» در پی «مرجع و رهبر» خود سر از پا نشناخته، به جبهه های حق علیه باطل شتافتند و طلوع عشقی بیبدیل را ترسیم کردند و به پیروزی بزرگی که حفاظت از وجب به وجب سرزمین اسلامی و صیانت از مکتب و عقیده بود دست یازیدند.
هفته دفاع مقدس یادآور خونهای مقدسی است که در پای شجره طوبای انقلاب اسلامی ریخته شد. فرزندان جبهه و شهادت اطاعت را عبادت میبینند. وارثان دفاع مقدس عزت جهاد را با ذلت در خانه نشستن عوض نمیکنند. ایستادگی آنها نشستگان تاریخ را به قیام وا میدارد و این پیام بزرگ دفاع مقدس است.
خدایا، آن سالها رفتند؛ سالهای زلال مهربانی؛ سالهای سجود و صعود؛ سالهای اوج شهادت و شجاعت مادران شهید؛ سالهای سنگرهای سوز و گداز؛ سالهای خوش «دوکوهه»؛ سالهای بیقراری و انتظار. دریغا که سالهای عشق و عطش گذشت!
مردم ایران با برخورداری از رهبری توانا و آگاه، هوشمندانه و با انگیزههای دینی و ملی در مقابل دشمن متجاوز به پاخاست و صحنههای زیبایی از وفاق ملی را به نمایش گذاشت. انگیزه حضور مردم ما دینی، عقیدتی و ملی بود. دفاع ما نبردی صددرصد شرافتمندانه بود و به همین دلیل این ملت بزرگ حاضر نشد مقررات انسانی و اسلامی را در این جنگ زیر پا بگذارد!
بدون شک عزت و سربلندی آزادیخواهان جهان مرهون فداکاری های 8 سال دفاع مقدس ایران اسلامی است. دلاورمردانی که در دفاع مقدس خود آیه شریفه " وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ" را به منصه ظهور گذاشتند، و چنان درسی به استکبار جهانی دادند که برای همیشه فکر حمله به ایران را از سر خود بیرون کند! لذا زنده نگه داشتن یاد و خاطره این ایام و «بزرگداشت هفته دفاع مقدس» یک وظیفه دینی بوده و همچون زنده نگداشتن عاشورا، باید فداکاری های هشت سال دفاع مقدس را نیز زنده نگه داریم چرا که از دست دادن زمان، تهدید بزرگی برای فراموشی خاطرات جنگ است و باید با برنامه ریزی جامع برای حفظ ارزش های دفاع مقدس تلاش نماییم و در آستانه بازگشایی مدارس و دانشگاهها، این مسئولیت بر عهده اساتید و دانشگاهیان است که نسل جوان را بیش از پیش با هفته دفاع مقدس آشنا و درگیر نموده تا با آگاهی بیشتر از سرگذشت وقایع جبهه های جنگ بتوانند جواب بسیاری از سوالات خود را در زندگی شخصی پیدا نمایند!
یادوخاطره همه شهداء وجانبازان و مردان و زنان شجاع ایران اسلامی، همان حماسهآفرینان عرصههای پشتیبانی و امداد که در صف مقدم جبهه از عقیده و ناموس و سرزمین خویش دفاع کردند و در این میدان سخت و طاقتفرسا نیز موفق و سربلند بیرون آمدند و افتخاری بر افتخارات ملت ایران افزودند، زنده و پایدار و گرامی باد.
*****
تاریخچه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و هفته دفاع مقدس
در 31 شهریور 1359 رژیم بعثی عراق با تصمیم و طرح قبلی و با هدف برانداختن نظام نوپای جمهوری اسلامی جنگی تمام عیار را علیه ایران اسلامی آغاز کرد. صدام حسین رییس جمهور عراق با ظاهر شدن در برابر دوربینهای تلویزیون عراق با پاره کردن قرارداد 1975 الجزایر، آغاز تجاوز رژیم بعثی به خاک ایران را اعلام کرد .
جنگی نابرابر در شرایطی به ایران اسلامی تحمیل شد که از جانب استکبار جهانی بویژه آمریکا تحت فشار شدیدی قرار داشت و در داخل کشور نیز جناح های وابسته به غرب و شرق، با ایجاد هیاهوی تبلیغاتی و ایجاد درگیریهای نظامی در صدد تضعیف نظام بودند و نیروهای نظامی نیز به خاطر تبعات قهری انقلاب، هنوز مراحل بازسازی و ساماندهی را به طور کامل پشت سر ننهاده بودند. آمریکا برای به سازش کشاندن جمهوری اسلامی و در نهایت تسلیم آنها حمایت پنهان و آشکار خود را در کلیه زمینههای سیاسی، نظامی، اقتصادی و ... از رژیم بعثی عراق به اجرا گذاشت.
از سوی دیگر نیز ابرقدرت دیگر جهان یعنی شوروی که متحد عراق محسوب میشد، خصومتش را با نظام اسلامی که شعار نه شرقی و نه غربی را سرلوحه کار خود قرار داده بود و در جریان اشغال افغانستان توسط شوروی، این تجاوز را محکوم کرده بود، بیش از پیش نمود.
ارتش عراق که بر اساس محاسبات خود از وضعیت داخلی و خارجی ایران، فتح یک هفتهای تهران را در سر میپرورانید، در روزهای نخست تجاوز، بدون مانعی جدی در مرزها تا دروازههای اهواز و خرمشهر پیش تاخت.
تحت چنین شرایطی امام خمینی (ره) به خروش آمد و ندای ملکوتیش دلهای شیفتگان انقلاب و نظام را متوجه دفاع از کیان جمهوری اسلامی نمود؛ بطوریکه، نیروهای مردمی بدون امکانات و تجهیزات و حتی آموزشهای نظامی به مقاومت پرداختند.
علیرغم کارشکنیهای رییس جمهور وقت بنیصدر، دفاع مقدس مردم مسلمان و انقلابی ایران شکل گرفت و نیروهای جوان و شهادت طلب به جبههها شتافتند. پس از شکلگیری اتحاد و انسجام در میان نیروهای انقلابی و طرد نیروهای وابسته، حماسهای مقدس شکل گرفت که در تاریخ ایران اسلامی بیسابقه بود. حماسه دفاع مقدسی که برکات و دستاوردهای بینهایتی را برای ملت ایران به ارمغان آورد.
جهاد و شهادت مردمان با ایمان و مخلص این سرزمین ، ستونهای نظام اسلامی را تا مدتها مستحکم نمود. به مناسبت بزرگداشت این همه مجاهدت و ایثار هرسال 31 شهریور تا ششم مهرماه به عنوان هفته دفاع مقدس نامگذاری شده است.
خاطراتی از آن روزها
تازه جنگ شروع شده بود. خبرهای سخت و دردناکی از جبهههای جنوب و غرب میرسید. بیدردان مرفه فرار را بر قرار ترجیح میدادند و بار سفر به سوی بهشت خیالی غرب میبستند. پابرهنهگانِ همیشه استوار با کمترین سلاح و تجهیزاتی در مقابل دشمنِ تا بن دندان مسلح ایستادگی میکردند. آن روز وقتی از مدرسه به خانه آمدم دیدم مادر لباسهای سبز پدر را آماده میکند. خواهر کوچکم سعی میکرد پوتینهای پدر را تمیز کند. بوی عطر پدر فضای خانه را خوشبو کرده بود. پدر در لباس رزم چه استوار و راست قامت مینمود. او میرفت، مادر آهسته گریه میکرد، خواهرم از پدر سوغاتی میخواست و من به تماشای قدمهای استوار او ایستاده بودم. او رفت و از جبهه برایمان سوغات شهادت آورد.
جبهه، مدرسه ی عشق
چهرهای شاد و نورانی داشت. خوب که نگاهش میکردی میتوانستی آثار خستگی را در صورتش ببینی. ولی چشمانش تو را بیشتر مجذوب خود میکرد. لباس خاکی، ساده و تمیزی بر تن داشت. هفده ساله نشان میداد. لاغر و باریک اندام بود و در چهرهاش مظلومیتی غریب موج میزد. اصلاً به او نمیآمد که مرد جنگ و جبهه باشد؛ اما نگاهش میگفت: «جبهه بزرگ و کوچک نمیشناسد، عشق میشناسد».
به او میگویم: «چرا به مدرسه نرفتی؟». با اخم نگاهم میکند و جواب میدهد: «جبهه خود مدرسه است؛ آن هم مدرسه عشق و ایثار؛ مدرسهای که انسان کامل پرورش میدهد». بعد لبخندی میزند. لبخندش سراسر معنا بود. سالها بعد مادرش عکسش را نشانم داد و گفت: در کربلای پنج کربلایی شد…
*****
در سوگ شهادت شهیدان
رفتند عاشقان خدا از دیار ما
از حد خود گذشت غم بیشمار ما
دلهایمان به همره این کاروان برفت
در ره بماند دیده امیدوار ما
یک عده یافتند مقصد و مقصود خویش
واحسرتا به سر نرسید انتظار ما
عمری پی وصال دویدیم و عاقبت
اندر فراق سوخت دل داغدار ما
یاران زقید و بند علایق رها شدند
ماندیم و خاطرات کهن در کنار ما
افسوس روزگار شهادت به سر رسید
سوز و گداز و آه و فغان شد نثار ما
دیگر تمام قافله ها کوچ کردهاند
برجای مانده است تن زخمدار ما
صمد قاسمپور