بیانات مقام معظم رهبری در دیدار طلاب حوزه های علمیه
۱۳۹۸/۲/۱۸
بعضی میگویند مردم از دین فاصله گرفتهاند. ما که طلبه بودیم، هیچوقت در هیچ شهری در هیچ جلسهای، این اجتماعاتی که امروز پای منبرها مشاهده میکنید وجود نداشت؛ یک دهم این هم وجود نداشت. وجوهاتی که امروز مردم میدهند نشان میدهد که مردم متدین هستند/ حرفهای بدون معیار علمی گفته میشود، لکن روحانیت محترم است و علیرغم سیاهنماییهایی که انجام میشود، واقعیت چیز دیگری است؛ این وظیفه را سنگین میکند.
امروز وظیفه حوزه از گذشته سنگینتر است؛ علت هم این است که نیاز و قبول بیشتر است/ سابق شاید ایمانهای قرص وجود داشت لکن جلوهی عملی نداشت. وسط تهران شیخ فضلالله را بر دار کشیدند، عدهای هم گوشه و کنار اشکی ریختند اما حرکتی صورت نگرفت؛ با آنکه رضاخانی هم سر کار نبود. این را مقایسه کنید با [شهادت] طلبهی همدانی؛ چه غوغایی شد. اگر آن جنازهی مطهر در تبریز و تهران و بقیه کشور هم میآمد همانطور تشییع میشد.
علما در مقام ورثهی انبیا باید برای عملی شدن توحید و اقامهی قسط، مجاهدت کنند.در داخل کشور توجهی که امروز نسبت به مسائل دینی و روحانیت وجود دارد، با گذشته و قبل از انقلاب اسلامی، قابل مقایسه نیست.
این تصور که مردم در نقاط مختلف دنیا نسبت به معارف دینی رویگردان شدهاند، تصور غلطی است بلکه اقبال به این معارف بیشتر شده است.
نمونههایی همچون این تشییع و یا حضور گستردهی مردم بویژه جوانان در نمازهای جماعت و نشستن در جلسات و پای منابر، جزو واقعیات ایران اسلامی و نشاندهندهی تدین مردم و اعتماد آنها به روحانیت است و برخی تبلیغات و سیاهنماییها دربارهی ایمان و دینداری مردم و یا رویگردانی آنها از روحانیت، خلاف واقع و بدون تحقیق و معیار علمی است.
شناساندن معارف دینی به مردم بخشی از وظایف حوزههای علمیه است و بخش دیگر این وظیفه، محقق کردن معارف دینی در متن زندگی مردم است.
وظیفهی پیامبر فقط بیان معارف اسلام نیست، به همین علت نبیّ مکرم اسلام برای عملی شدن توحید و اقامهی قسط، مجاهدت و مبارزه میکند تا اسلام در معنای جامع و کامل آن محقق شود.
علما نیز بهعنوان ورثهی انبیا موظفند برای تحقق اسلام در محیط زندگی مردم تلاش کنند که اوج این تلاش را امام رضواناللهتعالیعلیه در مقام یک حکیم واقعی انجام داد.
کاری که حوزه و بزرگان حوزه در زمان مبارزات منتهی به تشکیل جمهوری اسلامی انجام دادند، دقیقاً جزو وظایف ذاتی و هویتی حوزه بود.
بعد از تشکیل نظام اسلامی باید دولت اسلامی به معنای واقعی کلمه، سپس جامعهی اسلامی، و بعد از آن تمدن حقیقی اسلامی به وجود آید که حوزهها در این روند مسئولیتهای سنگینی دارند که باید با فکر و تعمق، این وظایف را درک و برای اداء آنها برنامهریزی و تلاش کرد.
حرفهای خوبی را که امروز دربارهی «سبک زندگی»، «حکمرانی اسلامی»، «استقرار توحید در جامعه»، «مبارزه با طواغیت» و مسئلهی مهم «عدالت» بیان کردید، به میان مردم سراسر کشور ببرید و با افزایش معرفت جامعه، گفتمانهای انقلابی را تقویت کنید.
حوزه، مرکزی است که عالم دینی پرورش میدهد تا او با تسلط بر معارف اسلامی برای تحقق اسلام وارد میدان عمل شود، بنابراین همهی برنامهریزیها و کارهای حوزه باید در چارچوب این هویت و شاکلهی اصلی انجام شود.
فقه و درس خواندن را کاملاً جدی بگیرید.عالم دین باید بداند معارف و حقایق دینی را چگونه از منابع به دست آورد.اگر این مِتُد درست آموخته شود آن وقت ارزشهای اخلاقی نیز درست استنباط میشود.
مهم این است که اختلافنظر در حوزهها در «مسائل عملی، جهتگیریهای فکری و مسائل سیاسی» مدیریت شود تا به درگیری و تشنج منجر نشود، همانگونه که بزرگان فقه، فلسفه و عرفان در حوزهها در طول تاریخ با وجود اختلافات، همواره برای خدا به معنای واقعی کلمه اتحاد داشتند.بزرگان حوزه نیز در مقابل طلاب جوان، حلم و تحمل داشته باشند.
این مطالب که با تعابیر خوب و بهصورت کارشناسی بیان شد، حاکی از عمق فکری و سطح بالای اندیشه و فهم، و حرکت و پیشرفت حوزه است که واقعاً تحسینبرانگیز است.
استفاده از ظرفیتها و خلاقیتهای طلاب جوان و تأسیس یک بانک اطلاعاتی از این ظرفیتها، پیشنهادی بسیار خوب است.فقه، استخوانبندی و ستون فقرات زندگی اجتماعی و سیاسی است و تخصصگرایی در این زمینه نتایج خوبی خواهد داشت اما باید مراقب برخی عیوب تخصصگرایی نیز بود.
حضور چند ده هزار طلبهی فاضل خواهر در خانوادهها و در میان زنان جامعه بسیار مغتنم است، ضمن آنکه باید از ظرفیت این طلاب در مراکز رسمی و فرهنگی استفاده شود.باید تمرکز اصلی بر اجرایی و عملی شدن برنامه جامع قرار گیرد.